سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نظام آموزشی فراگیر چیست؟

 

نظام آموزشی فراگیر (تلفیقی)

تعریف فراگیرسازی: آموزش فراگیر به عنوان فرآیندی تعریف می شود که در آن دانش آموزان از هر سن و جنس با هر توانایی و محدودیتی که دارند بدون توجه به زبان, پیشینه اجتماعی شدن, مذهب و یا بیماریهای خاص مانند: HIV   , در مدارس پذیرفته می شوند. یعنی براساس این برنامه جامعه‌ای آزاد از نظر آموزشی در مدارس تشکیل می شود.

در آموزش تلفیقی دانش آموز استثنایی در مدارس عادی با همکاری معلمهای رابط که از سوی کارشناسان آموزش و پرورش استثنایی تعیین می شوند, به تحصیل  می پردازند.

دانش آموزی که برای آموزش تلفیقی در نظر گرفته می شود, دانش آموزی است که دارای محدودیتهای جسمانی یا ذهنی و یا هردو است اما درجه معلولیت او در حد خفیف است, بنابراین با استفاده از وسایل کمک آموزشی و توانبخشی و معلم رابط قادر است در مدارس عادی به تحصیل بپردازد.

مزایای آموزش فراگیر برای دانش آموزان استثنایی: براساس پژوهشهای به عمل آمده مراکز آموزش استثنایی نمی توانند پاسخگوی تمام نیازهای تحصیلی و اجتماعی افراد معلول (به ویژه نابینایان) باشند, در حالیکه در نظام آموزش تلفیقی این مشکلات کمتر به چشم میخورد و به عبارتی, فرد استثنایی خود را عضوی از جامعه تلقی کرده ضمن تقویت عزت نفس, باورهای فردی و درک تعاملات اجتماعی, حتی در پی رقابت نیز برمی آید. در بسیاری از کشورها آموزش و پرورش به این سمت سوق داده می شود که تا حد امکان دانش آموزان دارای مشکلات خاص در مدارس عادی مانند دیگر دانش آموزان بدون مشکل به تحصیل بپردازند زیرا در آن صورت هم از امکانات عمومی و آموزش و پرورش عادی بهره مند می شوند و هم تحت تأثیر برچسب استثنایی بودن و متفاوت بودن قرار نمی گیرند. یکی از فواید آموزش فراگیر ایجاد فرصت برای کودکان دارای نیازهای ویژه است که با بچه‌های همسال خود آموزش ببیند که ضمن آن الگوهای رفتاری آنان از طریق همسالان بهبود می یابد. دانش آموزان دارای نیازهای ویژه در رشد روابط بین فردی با همسالان عادی خود توانایی به دست آورده و می توانند از حضور دانش آموزان عادی به عنوان الگوهای مناسب رفتاری استفاده کنند.

آموزش فراگیری محیطی محرک برای رشد و یادگیری کودکان دارای نیازهای ویژه فراهم می کند. این کودکان در کنار همسالان خود تأییدات فردی فراوانی دریافت می کنند که این تأییدها به افزایش عزت نفس و تقویت حس مثبت آنها می انجامد. در این بین فرصتی برای رشد دوستی‌ها و روابط میان فردی شکل می گیرد که باعث می شود کودک دارای نیازهای ویژه, خود را عضوی از جامعه تلقی کرده و احساس کند که جامعه همانند خانواده‌ای می باشد که او عضوی از آن است. نتایج نشان میدهند که دانش آموزان با مشکلات حسی حرکتی در مدارس تلفیقی از میزان پذیرش بالاتری توسط همکلاسیها برخوردارند. در برنامه‌های فراگیرسازی, کودکان دارای نیازهای ویژه مهارتهایی را می آموزند که به آنها کمک می کند که در زندگی مستقل و موفق باشند. ضمن اینکه کودک دارای نیازهای ویژه زندگی مستقل را می آموزد, دوستان همسال او راههایی را برای کمک به او می یابند.

یکی از عوامل عمده در عدم پیشرفت تحصیلی, عوامل عاطفی (نقص و پذیرفته نشدن) می باشد. از این رو, کودکان دارای معلولیت بیشتر در معرض خطر بیشتر افت تحصیلی می باشند. بنابراین, این کودکان با حضور در شرایط آموزش فراگیر امکان بیشتری برای پذیرش و عادی بودن معلولیت خود داشته و پذیرش متقابل میان افراد عادی و استثنایی به وجود می آید.

معایب آموزش فراگیر: با نگاهی به برنامه‌های فراگیرسازی در کنار فواید این برنامه‌ها می توان شاهد کاستی هایی هم در این برنامه‌ها بود. فراگیرسازی کامل بهترین مکان و شرایط برای همه دانش آموزان نیست. کلاسهای آموزش عادی حتما و به صورت ویژه دارای برنامه آموزش فردی نمی باشند و ممکن است حضور یک دانش آموز خاص باعث اخلال در آموزش دیگر دانش آموزان شود که یکی از آسیبهای بزرگ فراگیرسازی است. معلمان و والدین دانش آموزان عادی نگران این مسأله هستند که حضور دانش آموزان استثنایی در کلاسهای عادی سطح استانداردهای آموزشی را پائین خواهد آورد.

مشکل دیگر مربوط به خدمات آموزش ویژه و توانبخشی است دانش آموزان استثنایی در شرایط تلفیق از آنها به صورت مفید بهره مند نیستند. مانند: کاردرمانی و گفتار درمانی. در ضمن معلمان آموزش عادی معمولا برای کمک به دانش آموزان دارای ناتوانی آگاهی کافی ندارند در حالیکه یک معلم و متخصص آموزش ویژه این دانش را دارد. همچنین روشهای تدریس در مدارس عادی جوابگوی نیازهای افراد استثنایی نیست و باعث رکود تحصیلی آنان می شود.

نتایج پژوهشی که اخیرا در تهران صورت گرفت, نشان داد دانش آموزان تلفیقی در مدارس عادی با مشکلات خاصی روبرو بودند که از آن میان می توان به کیفیت نامطلوب خدمات معلم رابط, نگرش والدین دانش آموزان تلفیق شده, پائین بودن سطح تحصیلات معلمم عدم رضایت شغلی معلم, سابقه پائین معلم و کمبود خدمات توانبخشی اشاره کرد. این دانش آموزان در کلاسهای عادی به میزان چشمگیری روابط منفی با همسالان خود را تجربه می کنند و به نظر می رسد که در این موقعیتها مورد غفلت واقع شوند. آنها همچنین از تعداد زیاد دانش آموزان در کلاس در رنج می باشند.

?دلایل مشارکت خانواده در نظام آموزشی فراگیر:

-       والدین به احتمال زیاد تنها افرادی هستند که در تمامی سالهای مدرسه با آموزش و پرورش فرزندشان درگیر هستند.

-       والدین از رشد فرزندشان و عوامل ایجاد کننده نیازهای آموزشی ویژه وی آگاه هستند. آنها عموما می توانند بگویند که چه چیزی فرزندشان را برمی انگیزد و چه راهبردهای آموزشی و مدیریتی بیشترین اثربخشی را دارند.

-       والدین به معلمان کمک می کنند تا درک بیشتری نسبت به برخی ابعاد رفتار فرزندشان به دست آورد.

-       کار کردن با والدین احتمال ثبات اهداف رفتاری را در خانه و مدرسه و فرصتها را برای تقویت رفتارهای مناسب افزایش دهد.

-       والدین با دخالت نزدیک, درک بیشتری نسبت به تحصیلات کودک خود و بینش و اهداف مدرسه به دست می آورند.

-       ارتباط منظم با والدین حس مسئولیت پذیری معلمان را بالا می برد.

-       اگر کودکان ببینند که والدین و معلمان آنها با یکدیگر کار می کنند, پیامهای مثبتی درباره اهمیت آموزش خود دریافت می کنند.

? میزان مشارکت والدین:

5 سطح متفاوت برای مشارکت والدین مشخص شده است:

-       سطح 1: آغاز گاهی دادن: در این سطح, مدرسه والدین را از برنامه‌ها مطلع می کند.

-       سطح 2: مشارکت در فعالیتها: در این سطح, والدین در فعالیتها به میزان محدودی دخالت داده می شوند.

-       سطح 3: گفتگو و تبادل نظر: در این سطح, والدین دعوت می شوند تا نیازها و اهداف مدرسه یا کلاس را بررسی کنند.

-       سطح 4: مشارکت در تصمیم گیری: در این سطح از والدین درباره نظراتشان در زمان تصمیم گیری برای کودکشان سؤال می شود.

-       سطح 5: مسئولیت داشتن برای عمل: این بالاترین سطح است که والدین در مشارکت با مدرسه تصمیم می گیرند و در طراحی و ارزیابی بخشهای برنامه مدرسه دخالت داده می شوند.

? چه چیزی به گسترش مشارکت مؤثر کمک می کند؟

- ارتباط منظم با والدین به ایجاد روابطی کمک می کند که حتی کوچکترین موفقیتها را می توان ستود و هر مشکلی را آسانتر پیش بینی و سریعتر برطرف کرد.

?والدین, شریک اصلی آموزش کودکشان هستند. حق مسلم والدین است تا در تصمیمات اساسی مربوط به کودکان خود دخالت کنند. والدین کودکان دارای نیازهای آموزشی ویژه اغلب به حمایت و راهنمایی برای کنترل رفتار چالش انگیز کودکشان نیاز دارند. بدیهی است زمانی که این حمایت و راهنمایی فراهم شود کودکان و والدین می توانند هر دو بهره ببرند.

 

به یاری خدا در بخش بعدی بحثی خواهیم داشت پیرامون آموزش تلفیقی نابینایان بطور اخص